تاریخ : پنج شنبه 91/10/28 | 8:27 عصر | نویسنده : اکبر میرزابیگی
با اهل دلی خلوتی داشتیم،
فضولی وارد شد ومثل پیامهای بازرگانی مزاحم حالمان گردید وگفت :
معذور! خواست چیزی بگوید ،
که گفتم ؛
چه معذ ور و چه ما مورآمدی تو
به هرصورت چه بد جورآمدی تو
زدی بر هم صـــفای خلـــــوت ما
هما لا از کدام گـــــــورآمدی تو؟
.: Weblog Themes By Pichak :.